غار سنگی حسین کوهکن نام غاری دستساز است که در منطقه توریستی میگوره از توابع شهر بانهوره قرار دارد. این غار توسط مرد کُرد به نامحسین کوهکن از اهالی بانهوره ایجاد شده که فقط یک پا دارد.
مشخصات غار:
این بنا از چهار خانه مجزا و ۹ اتاق تشکیل شده که در بعضی نقاط نسبت به سطح زمین ارتفاع کمتری دارد. او خانههایش را به طول ۲ تا ۳ متر و ارتفاع ۱٬۲ تا ۱٬۷ متر ساخته است. ورودی اصلی سرا در قسمت شمالی و پشت صخره، واقع است. ورودی غار، دریچهای باریک در دل صخره با شیبی اندک و ارتفاعی کوتاه و چند پله میباشد. در محل ورود، دالانی بسیار کوچک به ۳ورودی دیگر ختم میشود. او حتی برای خود دستشویی و حمام نیز ساخته است.
خالو حسین کوهکن – عکاس: سیروس پیرویسی
خالو حسین کوهکن با نام اصلی حسین عثمانی (زاده: ۶ام مهرماه ۱۳۰۹، در درولهی سفلی، شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه — درگذشت: ۵ام مردادماه ۱۳۹۵، در بانهوره، شهرستان پاوه، استان کرمانشاه) مردی است که نامش همانند نام اساطیر بزرگی چون فرهاد کوهکن پرآوازه گشته و چون افسانهای جاودان، همگان را در بهت و حیرت واداشته است. خالوحسین در سال ۱۳۰۹ هـ.ش (۱۹۳۰ میلادی) در منطقهی مرزی دروله از توابع شهرستان جوانرود، دیده به جهان گشوده است.
دوران نوجوانی و جوانیاش را همراه با دیگر مردان طایفهاش در معیشت و زندگی عشایری سپری نمود. زندگانی عشایری، همچون آموزشی برای حسین جوان بود که استقامت و بردباری را بیاموزد و بیابد که ماندگاری نه در روزمرگی بلکه در رهابودن از آن و پرواز بر فراز ناتوانی ها است. او مدتی را در روستاهای مرزی ایران و عراق به زندگی کشاورزی روی میآورد و با شمشالی (نوعی آلت موسیقایی قدیمی کردستان) که همراه داشته برای تسکین دل خود، همواره میزند.
در آندوران که منبعی برای کسب درآمد آن چنان وجود نداشته و مردم برای کسب درآمد مجبور به انجام کارهای مختلف میشوند که خالو حسین هم چون دیگر مردم برای امرار معاش مجبور به انجام کارهای مختلف میشود. در سال ۱۳۴۳ خالو حسین در حین شکار کبک به سبب اشتباه و افتادن تفنگ، پای چپش مورد اصابت گلوله قرار میگیرد؛ و بعد از مدتی به سبب عفونت زیاد و انتقال دیرهنگام به بیمارستان پایش را از دست میدهد. بدین صورت خالو حسین مجبور به گوشهگیری و معلولیت میشود که با نوع خوی و اخلاق این مرد بزرگ به هیچوجه سازگار نبوده است.
جنگ ایران و عراق موجب آوارگی او و مردمانش به مکانهای امنتری میشود که از میدان جنگ به دور بودند. چندی از پسران و دامادهایش کشته و میمیرند؛ یار و یاور همیشگیاش، همسر گرامیشان «رابعه» خانم نیز فوت مینماید و خالوحسین از هر وقت دیگری تنها و تنهاتر میگردد. در روستای قشلاق و منصورآقایی، خانهی گلیاش ریزش کرده و حیواناتاش نیز در آنجا تلف میشود. در نهایت بعد از چندها سال تنگدستی، خالو حسین عثمانی همراه با یکی از دخترانش رو به یکی از مناطق ییلاقی طایفهی امامی به نام «میگوره» (در چند کیلومتری شهر بانهوره) میآورند.
او شروع به کندن صخرهای (به نام «قاوهگیره») در مجاورت محل اسکان خود مینماید که بتواند جای راحتی برای اقامتش باشد و در کنار کندن صخره، همراه دخترش شروع به ساخت باغ و کاشتن انگور و دیگر میوه و درختها در بخش پایینی آن صخره مینمایند. رفته رفته که صخره را میتراشد و درون سخت و مغرورش را بیرون میکشد، مورد استهزاء قوم و خویشاوندان قرار میگیرد که او را از سرنوشتی که با دستان خود شروع به ساختنش کرده بود، باز میداشتند. او در طول ۱۹ سال، هر چند که از داشتن نعمت پای چپش برخوردار نبود، به صورت مداوم مشغول جنگیدین با کوه و کاویدن درون سنگ بود. ثمرهی این استقامت و مشقت؛ سرایی سنگی است با ۷ قسمت مجزاء که تمامی ملزومات یک خانه را داراست.
حسین کوهکن و غار سنگیاش در منطقهی گردشگری میگوره – عکاس: اسماعیل شریفی
خانواده:
خالو حسین بعد از ازدواج صاحب چند فرزند میشود که در همان اوایل شاهد مرگ پسران خود میباشد و بعد از مدتی دامادهای خود را نیز به دلایل مختلف از دست میدهد. بدین ترتیب بزرگترین پشتوانههایش یکی بعد از دیگری از دست میروند.
دلیل ساخت سرای سنگی:
مردان بزرگ در لابلای کش و قوسهای تنگ و هلاکتبار روزگار زاده میشوند. عواملی چون ناتوانی، معلولیت، فقر، عجز، آوارگی ناشی از جنگی خانمانسوز، استضحاک و… نه تنها خالو حسین را محکوم به فلاکت نمیکنند بلکه تبدیل به شیپوری میشوند که نام خالو حسین را به گوش اعصار و دوران بخواند. خالو حسین در ابتدا تنها میخواهد جایی کوچک برای نماز گذاردن خود بسازد، اما هر روز که میگذرد عزمش بیشتر میشود تا بنایی را بناء نهد که در طول ادوار، باقی بماند و نمادی برای پایداری و پایمردی مردمان کرد باشد. او حتی در درون سرا، قبری را برای محل خاکسپاری خود ساخته است که بعد از خودش نامش را بر کوه بر همگان بنمایاند.
اعمال خیرخواهانهی خالو حسین:
خالو حسین هر چند که از محل کمک گردشگران درآمدی را دارد اما به صورت بسیار ساده و بیآلایش زندگی میکند که نمادی است برای راهی که در تمام زندگیاش در برگرفته است و مادیات را بسیار ناچیز میشمارد. وی بر اساس وعدهی قبلی با خداوندگارش هر چه را دارد صرف امور خیریه میکند. اعم از کمک مالی به مساجد، مدارس و …
جایگاه و شهرت کنونی:
اثر دستساز خالو حسین که زادهی درد درونی مردی پر صلابت بود؛ رفته رفته سبب جلب توجه بسیاری در مناطق اطراف شد. در طی سالهای بعد نه تنها از این شهرت کاسته نشد بلکه هماکنون آوازهی سرای سنگی خالو حسین جهانی شدهاست و سالانه گردشگران بسیاری را از اقصی نقاط دنیا پذیرا میباشد.
اشعار، آثار، فیلمها، کتب و… دربارهی خالو حسین کوهکن:
کتاب فارسی «جاذبههای گردشگری اورامانات» (+) نوشتهی محمد خالدیمکی
کتاب فارسی «زندگینامهی حسین کوهکن، پهلوان و هنرمند معاصر کرد» (+) نوشتهی پژمان حبیبی
کتاب کردی «ئەشکەوتی حوسێن کۆکەن (غار حسین کوهکن)» نوشتهی پژمان حبیبی
کتاب کردی «کۆشکی حسەینی کورد» نوشتهی ماموستا حسن پنجوینی (حەسەن پێنجوێنی)
فیلم مستند «هەڵۆی ئەشکستە ىاڵ (عقاب بالشکسته)» ساختهی مجتبی شیراوند
فیلم مستند «خاڵۆ حسەین: هەڵۆی بەرزەفڕ» از کانال تلوزیونی-ماهوارهای گەلی کوردستان
فیلم مستند خالو حسین به نام «سروەی سروشت (بخش اول)، (بخش دوم)» (+) از کانال تلوزیونی-ماهوارهای سپیده
فیلم مستند «حوسێن کۆکەن (حسین کوهکن)» از ویدئورسانهی آراس جوانرود
فیلم مستند «میگوره» از هوشنگ میرزایی با همکاری صداوسیمای مرکز کرمانشاه (بهدلیل ندادن مجوز لغو شد (+))
مستند کوتاه «حسین کوهکن» در برنامهی ماه عسل شبکهی سوم سیمای ایران
مستند کوتاه «هەڵۆی مەیگۆڕێ (عقاب میگوره)» از شبکه کردستان-تیوی (KurdistanTv)
گزارش خبری و ویدئویی کانال تلوزیونی-ماهوارهای ڕووداو (رووداو) از خالو حسین (Rudaw.net)
گزارش خبری کانال تلوزیونی-ماهوارهای ڕووداو (رووداو) از خبر فوت خالو حسین (Rudaw.net)
گزارش ویدئوی شبکه صدای آمریکا از فوت خالو حسین کوهکن (VOANews.com)
گزارش ویدئوی شبکه کوردکانال از فوت خالو حسین کوهکن (Kurdch.tv)
گزارش ویدئوی شبکه تیشکتیوی از فوت خالو حسین کوهکن (TishkTV)
اختصاص برنامه «سیمینە و زەڕینە» از شبکه نوروزتیوی به خبر فوت، احوال، زندگی، وصیت و… خالو حسین
اختصاص برنامه «ڕۆچن (روزنه)» از شبکه نوروزتیوی به خبر فوت، احوال، زندگی، وصیت و… خالو حسین (کردی هورامی)
شعر کردی «بلیمەت» از ملا زاهر رئوف عبابیلهای ساکن حلبجه کردستان عراق (مەلا زاهیر رەئوف عەبابەیلیەیی)
شعر کردی «گفتگوی صخره و خالو حسین (وتووێژ نێوان خاڵۆ حوسێن و گاشەبەرد)» (+) از برهان بهزادی (بورهان ئیمامی)
شعر کردی «شاپووڕت جە کۆن، جە کۆن شیرینت» از ساناحمد سلیمانی (سان ئەحمەد سڵێمانی (شاهۆ))
شعر کردی «کرێکاری شهریف ئهی خاوهن غیرهت» از عیسی هورامانی
شعر فارسی «یک پای رفتنت نیست…» از مسلم ناظمی شاعر و مترجم کرمانشاهی
شعر فارسی «داستانها بشنوی از زندگی، نو یا کهن…» از ا.ه.ل. ایرانی (اهلی)
و…