چرا بعد از هر سفر احساس بهتری داریم؟ چون بالاخره توانستیم همان سلفی که میخواستیم با برج ایفل بگیریم؟ چون خوشمزهترین غذاهای عمرمان را امتحان کردیم؟
چون با عجیبترین و متفاوتترین آدمها و فرهنگها مواجه شدهایم؟ یا چیزی فراتر از اینها و در لایهّهایی عمیقتر از ناخودآگاه ما اتفاق افتاده؟ چیزی که همیشه ترغیبمان میکند بیشتر و بیشتر بیاموزیم. چیزی که کمک میکند بهترین خودمان باشیم.
معمولا اشتیاق ما برای سفر و لذتهایی که از آن میبریم امری کاملا شخصی و درونی است اما تاثیری که روی ما میگذارد تا بتوانیم بهترین خودمان باشیم امری کاملا عمومی و جهانی است. چون مایی که بعد از سفر بهتر و کارآمدتر شدهایم میتوانیم جهان بهتری را هم بسازیم.
در این یادداشت چند دلیل از مهمترین دلیلهایی که سفر، ما را به بهترین خودمان بدل میکند را آوردهایم. با فلایتیو همراه باشید.
سفر کردن به ما میآموزد انعطافپذیر باشیم
هرکسی که فقط یک بار از یک ایرلاین ارزان خرید کرده باشد با مفهوم صبر آشنا شده است. فقط همین عمل جا به جا شدن مداوم از یک شهر به شهری دیگر، از یک هاستل به هاستلی دیگر، تاخیرهای پروازی، گم شدن چمدانها، سردرگمی در ایستگاههای قطار و اتوبوس محلی و تجربیاتی از این دست کافی است تا بفهمیم رنجهای سفرکردن با آن عکسهای رویایی که در اینستاگرامهایمان منتشر میکنیم زمین تا آسمان متفاوت است.
سفرکردن به ما میآموزد حتی وقتی در خانه هستیم و هیچ سفری هم در کار نیست، مغلوب مشکلات نشویم و جدیشان نگیریم. چون سفرکردن به ما یاد داده آنها جدی نیستند و به جای غمگین کردن ما باید به سرعت راهی بیاندیشیم. چون خراب شدن یک روز یا حتی چند ساعت از یک سفر کوتاه میتواند حسرت ندیدن خیلی جاها و آدمها را به دلمان بگذارد. وقتی زیاد سفر میکنیم مفهوم لحظات را بهتر درک میکنیم و بهتر متوجه میشویم که چقدر سرعت عمل در حل و یا عبور از مشکلات و وضعیت های ناخوشایند میتواند مهم باشد.
سفرکردن به ما میآموزد تا به جهان اعتماد کنیم
اخباری که هر روز از تلویزیون میبینیم بهترین راه است تا جهان بیرون را برای ما شبیه یک فیلم ترسناک بسازد. این اخبار همیشه به ما میگویند که هر جایی دورتر از خیابانها و کوچههای نزدیک محل اقامتمان جایی ترسناک و خطرناک است. اما سفر کردن به شما میاموزد تمام آن شهرها و کشورها و غریبههایی که قرار بود ترسناک باشند و به ما آسیب بزنند در نوع خودشان وجوهی زیبا هم دارند. همان وجوهی که رسانهها سعی میکردند از ما پنهان کنند.
سفر همیشه ما را مجبور میکند به خوبی آدمها اعتماد کنیم. ما مجبوریم از آنها در مورد آدرس، بهترین مسیرها و بهترین رستورانها و مغازهها سوال کنیم. وقتی زیاد سفر میکنیم بدون اینکه متوجه باشیم دایره وسیعتری از آدمها میبینیم که به آنها اعتماد کرده و آنها هم جواب اعتماد ما را به خوبی دادهاند.
دیگر بد گمانی نسبت به غریبهها خیلی سخت میشود وقتی که شما با غریبههای زیادی قدم زدهباشید، با بچههای آنها بازی کردهباشید، غذاهایتان را با هم تقسیم کرده باشید و با آنها روی نیمکتهای مشترک یک پارک یا یک اتوبوس یا یک ایستگاه مترو نشسته باشید. وقتی به خودتان میآیید و میبینید بارها به هزاران نفر در دهها نقطه ناشناخته دنیا لبخند زدهاید و از آنها خوبی دریافت کردهاید از این به بعد اعتماد کردن به جهانیان برای شما سادهتر خواهد بود.
سفر کردن به ما اعتماد به نفس میدهد
وقتی به خودتان میآیید و میبینید بدون نقشه دارید از متروی شهری غریبه استفاده میکنید، بدون داشتن پول زیاد دارید سفر میکنید، در طول مسیرتان بیمار شدهاید و توانستهاید با این وجود سفر را ادامه دهید، وقتی زنجیرهای از مسائل و مشکلات را تجربه و پشت سر گذاشتهاید، دیگر آن آدم قبلیِ پیش از سفرهایتان نیستید. حالا میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری زندگی روزمرهتان را بگذرانید.
سفر کردن شما را عاشق یاد گرفتن میکند
وقتی زیاد سفر میکنید خودتان را مانند کودکی میبینید که رو به سمت هر چیزی میگرداند برایش تازه است. این حس کودک بودن نسبت به دنیای اطراف، شما را عاشق یاد گرفتن میکند. به خودتان میآیید و میبینید مدام در سفرها در حال تجربه کردن چیزهای جدید و یاد گرفتن در مورد آنها هستید و هرچه بیشتر یاد میگیرید شوق یاد گرفتن چیزهایی تازه در وجودتان بیشتر شعلهور میشود.
سفر کردن ما را اجتماعیتر میکند
حتی اگر تنها سفر کنید باز هم سفر کردن شما را با دایره وسیعتری از انسانها روبهرو میکند. مردم جهان همیشه نسبت به تازهواردها کنجگاوند. همیشه برایشان جالب است با شما به عنوان یک خارجی هم کلام شوند و همین باعث میشود فرصت معاشرت با آدمهای زیادی را پیدا کنید. کمکم یاد میگیرید چطور مکالمهّای کوتاه و در عین حال مفید ترتیب دهید. چطور در همان زمانهای کوتاه سوالهای اساسی و مهم بپرسید و دوستان جدید پیدا کنید. حتی یاد میگیرید چطور با آدمهایی که زبانشان را نمیدانید همکلام شوید. کاری که پیش از سفر کردن برایتان بسیار عجیب و انجام ناشدنی است اما بعد از چند بار سفر کردن با آن به خوبی آشنا میشوید.
با سفر کردن به زندگیتان از دور نگاه میکنید
وقتی زیاد سفر میکنیم با روشهایی از زندگی و انواعی از اعتقادات آشنا میشویم که پیش از این در مورد آنها چیزی نمیدانستیم. وقتی به عنوان یک ناظر بیرونی به زندگی افراد دیگر نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم ویژگیهای مثبت و منفی آن شیوه و روش پی ببریم. ویژگیهایی که خیلی وقتها از داخل قابل دیدن و تشخیص نیستند. این نگاه از بالا بعد از مدتی به زندگی شخصی ما هم رسوخ میکند. کمکم بسیاری از اعتقادات و روشهای زندگیمان به نظرمان بیمعنا یا اشتباه میآیند چون فرصت از بیرون نگاه کردن به آنها را پیدا کردهایم. حالا دیگر قدرت بیشتری در تغییر آنها خواهیم یافت.