نویسنده : متین لطفی / در نظام مدیریتی کشور ما –متاسفانه- افراط در رویکرد تمرکزگرایی سبب شده است تا بیشتر منابع و امکانات به مناطق مرکزی تزریق گردد
و مناطق مرزی، از جوانب مختلف محروم بمانند و این تبعیض، نه تنها باعث تضعیفِ عدالت اجتماعی و الغای توازن در رشد مناطق مرزی گشته، بلکه از یکسو موجب افزایش بیکاری و تبعاً بروز آسیبهای اجتماعی نطیر فقر، طلاق، اعتیاد، یأس و خشونت شده و از سوی دیگر، باعث تخلیهی جمیعیتی به منظور کارجویی از مناطق مرزی به مناطق مرکزی گردیده است که این پدیده نیز افزایش بیرویهی جمعیت کلانشهرها، آلودگی، ترافیک، اختلال در سرعت انجام امور و تهدید نظم عمومی را به دنبال داشته است.
مناطق محروم ایران به صورت عام و منطقهی اورامانات به صورت خاص، اگرچه طی این سالها در معرض سیاستگذاریهای ناکارآمد نظام مدیریتی کشور قرار گرفته، اما یکی از مهمترین شرایطی که در نتیجهی این سیاستهای ناکارآمد برایشان رقم خورده، داشتن «آسمانی آبی، هوایی پاک و طبیعتی زنده» است که میتواند به فرصتی جهت جبران کمتدبیریهای دولتمردان گذشته تبدیل شود.
در این راستا، «گردشگری» یکی از صنعتهای پُربازده و پویای جهان است که در پرتو مدیریت اثربخش و کارآمد، میتوان آن را برای رشد و توسعهی مناطق محروم با شرایط یاد شده، بکار گرفت و با استفاده از آن، وضعیت اقتصادی و اجتماعی این مناطق را بهسازی نمود.
در این نوشتار سعی شده اهمیّت گردشگری مورد اشاره قرار گرفته و کسبوکارهای مرتبط با این صنعت و نیز گروههای ذینفع از آن، به اختصار معرّفی گردند.
«گردشگری» با مفهوم امروزی، محصول قرن نوزدهم میلادی است که با «توسعه»، ارتباط نزدیکی دارد و یکی از نیروهای محرّکهی پیشرفت اقتصادی- اجتماعی محسوب میشود. گردشگری میتواند بعنوان یکی از این راهکارهای رهاییبخش از اقتصاد تکمحصولیِ متّکی بر صادرات نفت قلمداد شود که در سالهای اخیر در برنامههای توسعه مورد تاکید قرار گرفته است.
صنعت گردشگری چنان پیچیده است که نمیتوان آن را به یک تعریفِ مشخص، تقلیل داد و شاید کثرتِ تعاریفِ موجود از این صنعت که توسط نهادهای بینالمللی مختلف نظیر سازمان ملل[۱]، سازمان جهانی گردشگری[۲]، جامعهی ملل[۳]، سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی[۴]، کمیسیون ملّی تحقیقات منابع گردشگری[۵] و… ارائه گشته، ناشی از این پیچیدگی باشد. گردشگری با سابقهی بالای خود، ریشه در زمینههای سیاحتی، تجاری، زیارتی، ورزشی، علمی، فرهنگی و سیاسی داشته است و به عنوان یکی از بزرگترین صنایعِ دنیا، بسان یک چتر، بنگاههای انتفاعیِ فراوانی را زیر نظر خود، فعال نموده و میان آنها روابطی متقابل و همافزایانه ایجاد کرده است؛ طوری که فعالیتِ همهی این بنگاهها در یک امر، مشترک است و آن «فراهم کردن محصولاتِ ضروری یا مطلوب و خدماتِ مورد نیاز گردشگران» میباشد.
گردشگری، در رقابت با صنایعی همچون نفت، خودروسازی و IT یکی از فعّالترین صنایع اقتصادی جهان محسوب میشود که البته میتوان گفت این صنعت، دیگر صنایع را خادم خود نموده است و میتواند نقش بسزایی در رشد و توسعهی کشور بویژه منطقهی اورامانات ایفا نماید.
گردشگری، اثرات مثبت و منفی فراوانی دارد که البته اندازهگیری دقیق این اثرات، امری نیست که به سهولت انجام پذیرد؛ اما همین صنعت، دارای الزاماتی است که اگر در برنامهریزیها و اقدامات، رعایت نشوند ممکن است حجم اثرات منفی و مخرّب را بر اثرات مثبت غالب نماید و کارآمدی این صنعت را به چالش بکشاند.
به طور کلّی گروههای ذینفع از صنعت گردشگری را میتوان شامل موارد ذیل دانست:
* «گردشگر»: که در پی تجربههای روحی و جسمی و در نهایت، کسب لذّت و رضایت است.
* «کسب و کارهای گردشگری»: با حضور گردشگر، کسبوکارهای مختلفی در حوزههای حمل و نقل، اقامت، غذا و نوشیدنی و خرید خدمات از مراکز رفاهی، تفریحی، تجاری و فرهنگی فعّال میگردد که به موجب آن، هم مشاغل موجود تقویت و توسعه مییابند و هم پدیدهی کارآفرینی و اشغالزایی به ارمغان میآید.
* «دولت(حکومت) میزبان»: حکومتها دو وظیفهی اصلی دارند؛ نخست تامین نظم و امنیت و دوم تامین معیشت که هریک از اینها به وجوه و ابعاد مختلفی تجزیه میشوند. گردشگری از چند جهت برای دولت سودمند است؛ از یکسو باعث ایجاد امنیت شغلی و روانی مردم به لحاظ معیشتی میگردد، لذا از این حیث صنعت گردشگری میتواند نقش یک بازوی اثربخش را برای دولت در ادای رسالت حاکمیتیاش ایفا نماید. و از سوی دیگر، صنعت گردشگری با ایجاد و توسعهی مشاغل مختلف، موجب پیدایش زمینههای مالیات بر دارایی، درآمد و ارزش افزوده میگردد که خود یکی از منابع درآمدی دولتها محسوب میشود.
* «جامعهی میزبان»: صنعت گردشگری از طریق افزایش ارتباطات و تعاملات مردم یک منطقه با مردم سایر مناطق، پویایی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، اشتغالزایی و کارآفرینی، حفاظت از میراث فرهنگی، افزایش درآمد و رضایتمندیهای ناشی از رونق بازار و موارد دیگر، موجب نفعرسانی به جامعهی میزبان گردشگری میگردد.
امید است که این نوشتار به مقصود نگارنده، وفا کرده باشد و اهمیّت صنعت گردشگری در بهسازی اوضاع اقتصادی و پیشرانی شهرستان پاوه و اورمانات را اجمالاً مورد اشاره قرار داده و فتحِ بابی برای نگارنده گردد تا ایدهها و پینشهادهای خود را در نوشتار بعدی پیرامون حوزهی گردشگری منعکس نماید.